مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی طوری سخن پراکنی می کند که انگار داعش خونخوار ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی بوده و دستور آمریکا و پول های عربستان در این میان نقشی نداشته اند.
به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی انقلاب نیوز،مسیح مهاجری، از چهره های نزدیک به هاشمی رفسنجانی یا به عبارت بهتر از مریدان پروپاقرص وی در گفتگو با خبرآنلاین، هاشمی را یک سیاست مدار توانمند که بیست سال محدودش کردند، نامیده است. هرچند مهاجری دوست دارد توان مراد سیاسی خود را بسیار بالاتر معرفی کند اما برای آنکه نشان داده شود هاشمی تا همین اواخر به عنوان یکی از موثرین در متن سیاست کشور ایفای نقش می کرد، همان جمله معروف وی را باید بازگو کرد که «حمایت من باعث شد رای روحانی از 3 درصد به 50 درصد برسد». مهاجری همچنین در اظهارات ناپخته دیگری وضع آشفته منطقه و تلفات گسترده وضع ناگوار منطقه غرب آسیا را نتیجه سیاست های جمهوری اسلامی در منطقه و خصوصا عدم رابطه با عربستان دانسته و هاشمی را مرد حل این چالش معرفی کرده است. آقای مسیح مهاجری اگر از خون شهدای مدافع حرم خجالت نمی کشد حداقل از روی خانواده شهدا خجالت بکشد. مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی طوری سخن پراکنی می کند که انگار داعش خونخوار، ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی بوده و دستور آمریکا و پول های عربستان در این میان نقشی نداشته اند! نسخه نهایی مرد رویایی مسیح مهاجری برای حل این مشکلات کنارگذاشتن موشک و کاهش قدرت نظامی و ارائه تئوری «دنیای گفتمان» بود. معلوم نیست که اگر هاشمی در این موضوع مبسوط الید بود نه از سوریه بلکه امروز از خود ایران اثری مانده بود یا خیر؟
بخش های مهم اظهارات مهاجری را در ادامه خواهید خواند:
*من چندین سال پیش خدمت آقای جوادی آملی رسیده بودم، به ایشان گفتم که مداحان خیلی دور برداشتهاند و خراب کاریهای زیادی میکنند مثلا خواب و خیال نقل میکنند، حرفهای بیسند میزنند، شما در بالای منبر علیه این مداحان صحبت کنید تا مداحان خوبی که داریم به روی کار بیایند. جوابی که ایشان به من دادند این بود که اصلا چرا اینجوری شد؟
*هرچند این مساله را عدهای انکار کنند اما من از نزدیک شاهد بودم و میخواهم بگویم 20 سال تمام اجازه ندادند آقای هاشمی رفسنجانی به مردم خدمت کند.
*آقای هاشمی رفسنجانی بعد از اتمام جنگ مملکت را بعد از جنگ که تمام زیرساختهایش از بین رفته بود و دیگر چیزی نداشت، توانست بازسازی کند و آن را به نقطهای برساند که دیگر تقریبا کشور روی غلتک افتاده بود؛ اما آنها در پاسخ چه کردند؟تمام تهمتهای مالی را به هاشمی رفسنجانی زدند
*یک فردی را آنچنان بمباران تبلیغاتی کرد که در جامعه منزوی بشود و کسی نتواند از وجود ایشان بهرهای ببرد. اینکه فردی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هر هفته یا هر دوهفته جلسهای را بگذارد و هر سال یکی دو بار برای یک مشکل مملکتی در جلسهای با یک رای جمعی تصمیمی گرفته شود را نمیتوان استفاده از افراد بزرگی مانند هاشمی رفسنجانی دانست.
*چرا ما باید با عربستان روابطی داشته باشیم که در نتیجه آن این همه گرفتاری برای خودمان و منطقه ایجاد شود؟ چرا باید یک عدهای بدون کنترل و حتی شاید با چراغ سبزهایی بروند و سفارت عربستان را آتش بزنند که اینچنین مشکلات ناشی از آن گریبانگیرمان شود و هنوز بعد از چند سال درحال دست و پنجه نرم کردن با آنها هستیم؟ چرا باید این همه آدم در منطقه کشته شوند به خاطر دعواهای ما؟ آقای هاشمی کسی بود که میتوانست این کار را انجام دهد. کما اینکه در داخل هم مدیریت خود را برای بازسازی، برای عمران و آبادی، برای سدسازی و... نشان داد.
*در کشور جریانی وجود دارد که نمیخواهد افراد قوی، خدمت گذار و افرادی که صادق هستند و میتوانند فعالیت داشته باشند به جامعه و کشور خدمت کنند.دوبار آقای هاشمی رفسنجانی برای رئیسجمهور شدن خیز برداشتند که هر بار به نوعی کنار زده شدند.
*آن همه خدمت در مجلس، خبرگان، شورای انقلاب فرهتگی و ریاست جمهوری داشت اما به جای تشکر توپخانه تخریب علیه او به راه انداختند و آن همه شایعات را علیه هاشمی رفسنجانی به ویژه در زمینه مسائل مالی و زندگی اشرافی او مطرح کردند.
انتهای پیام/