سعید آقاخانی پس از کارهای متعدد تلویزیونی پختگی لازم را به رخ می کشد. از هوش آقا خانی همین بس که در استفاده از لهجه، ضمن رعایت حدود تایید گرفتن از همولایتی هایش، به کردی غلیظ هم نیفتاده تا مخاطبان فارسی زبان هم بدون زیرنویس، داستان را دنبال کنند. این سریال بار دیگر تلنگری است که برنامه سازان اگر با طرح و برنامه از تهران خارج شوند با دست پر باز خواهند گشت و ظرفیت نمایشی دیگر، دستمایه قرار دادن تولید تخمه آفتابگردان است که خود تبدیل به کاراکتر جذابی شده است.
ولی از جایی که نورالدین به تهران سفر می کند و با دامادش زوج همسفر می شوند، سریال از نفس می افتد و حتی قلاب طلبه داور فوتبال با مزه هم کمکی نمی کند. آقا خانی هرچقدر در منطقه کردنشین و اورامانات و ... قدرتمند و تازه است، برای تهرانش، همچنان کلیشه روستایی ساده دل و بچه شهری های نازک نارنجی و تلکه کن و .. را پیش چشم داشته است. (خصوصا نصیحت های منبری اش به این و آن خیلی توی ذق می زند) البته سریال هنوز در میانه است و شاید اتفاقات جدیدی در راه باشد که آتمسفر روستا هم در شهر بروز کند، خدا را چه دیدید.
لینک مطلب: | http://enghelab-news.ir/News/item/1710 |