۵ نکته در مورد جنایت آمریکا در ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و واکنش ایران

این ایران است که می‌تواند با انتخاب پاسخ قاطع و برهم زدن میز بازی جدید آمریکایی‌ها ، درسی به ترامپ بدهد که به حول و قوه‌ی الهی آغازی باشد بر شکست و مفتضح شدن ترامپ در آمریکا.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی انقلاب نیوز،سیدهادی سیدعسگری کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی با عنوان "۵ نکته در مورد جنایت آمریکا در ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و واکنش ایران" نوشت:

 

۱.  در مورد فضای سیاسی آمریکا

 

در فضای سیاسی آمریکا شاهد ۲ رویکرد به این جنایت هستیم . جمهوری خواهان و حامیان ترامپ به‌صورت قاطع از اقدام وی حمایت کرده‌اند و در مقابل دموکرات‌ها با این استدلال که «این اقدام منجر به افزایش تنش‌ها شده و منافع آمریکا را بیش‌ازپیش به خطر می‌اندازد» نسبت به تبعات این اقدام و سیاست ترامپ در مقابله با ایران و میزان توفیق آن در تغییر رفتار ایران ابراز نگرانی کرده‌اند. 

مهم است که بدانیم هر دو طیف سیاسی در اظهارات و مواضع خود یک اشتراک نظر داشته‌اند : پذیرش تروریست بودن شهید حاج قاسم سلیمانی و لزوم برخورد و حذف ایشان و انتقادشان صرفاً در مورد چگونگی روش حذف ایشان بوده است .

 

۲.  در مورد فضای افکار عمومی آمریکا

 

در فضای افکار عمومی آمریکا ، این جنایت به‌مانند اتفاقی نظیر عملیات ترور اشخاصی نظیر بن‌لادن و ابوبکر بغدادی فهم شده است چراکه اساساً افکار عمومی کم‌سواد آمریکا، فهم و شناخت بالایی از محیط داخلی ایران ، چیستی سپاه پاسداران و قاسم سلیمانی ندارد و طبق روایتی که رسانه‌های آمریکایی برایش ساخته‌اند ازلحاظ شناختی در ذهنش تمایزی میان سپاه پاسداران  ایران ، حشد الشعبی و گروه های نظیر القاعده و داعش قائل نیست.

لذا به‌غیراز معدود مواضع انتقادی نخبگان ، عموم موضع‌گیری‌های افکار عمومی در این خصوص از دو حالت خارج نبوده‌اند . جمهوری خواهان و هواداران ترامپ که از این اقدام خوشحال شده و حمایت کرده‌اند و باقی با درون‌مایه طنز و سرگرمی و هشتگ هایی نظیر ww۳ و DearIran نسبت به این اقدام واکنش نشان داده اند .

مجموعاً بررسی نظرات آمریکایی‌ها در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد این انگاره که آمریکایی‌ها هم‌اکنون از شروع جنگ یا اقدام متقابل ایران دچار «ترس» شده‌اند ، انگاره‌ی دقیق و درستی نیست.

 

۳.  در مورد ادراک ترامپ و چرایی این اقدام

 

شواهد و قرائن نشان می‌دهد شکست آمریکا در پروژه‌ی فشار حداکثری در عرصه‌ی تحریم‌های اقتصادی ، به پایان رسیدن ظرفیت فشار و تحریم اقتصادی و انتظار برآورده نشده‌ی ترامپ برای تسلیم ایران ظرف مدت کوتاه و شکست پروژه فروپاشی و آشوب در ایران و البته ضربات پی‌درپی و مؤثر ایران به منافع منطقه‌ای آمریکا و متحدانش ، ترامپ را به این جمع‌بندی رساند که دیوانه‌وار زیر میز بازی بزند و فاز جدید فشارحداکثری نظامی را با محوریت سرکوب و حمله مستقیم به نیروهای منطقه‌ای ایران کلید بزند و البته شروع این فاز را با ترور رأس این نیروها آغاز کرد تا از همان ابتدا فوراً  نتایج انتهای مسیر را حاصل کند .

متأسفانه در ادراک ترامپ و مشاورانش این انگاره معتبر شده است که در وضعیت فعلی خصوصاً بعد از درگیری ایران در آشوب های داخلی ، ایران جرئت و توان پاسخ‌گویی به آمریکا و ورود به فاز رویارویی مستقیم با آمریکا را ندارد و درنتیجه‌ی این فاز ایران ناگزیر به تسلیم و مذاکره با آمریکاست .

لذا بلافاصله بعد از این اقدام در توییت خود صحبت از تهدید جنگ و راه مذاکره کرده و در پیام خود از طریق سوئیس نیز به ادبیاتی دیگر همین تهدید را تکرار می‌کند . مهم است که فهم کنیم در ادراک ترامپ ، واکنش نظامی قاطع از سوی ایران و جنگی قرار نیست دربگیرد و ایران عملاً یا تسلیم قواعد جدید بازی آمریکا خواهد شد و به مذاکره تن می‌دهد و یا با انفعال و سکوت نظاره‌گر نابودی توان و نیروهای نیابتی خود در منطقه خواهد شد.

 

۴.  در مورد تحولات عراق

 

طبق هدف‌گذاری انجام‌شده در سناریوی جدید آمریکا و ترامپ ، ادامه‌ی حملات مستقیم نظامی آمریکا به رهبران و پایگاه‌های نیروهای جبهه مقاومت و ورود رسمی آمریکا به راهبری کودتای نظامی عراقی- آمریکایی در عراق دور از انتظار نیست و هم‌اکنون عراق در آستانه‌ی کودتای آمریکایی با هدف بیرون کردن ایران و حامیانش از عراق قرار دارد. البته این قمار خطرناک روی دیگری نیز دارد که در صورت عدم توفیق آمریکا ، تاوانش اخراج ذلت‌بار آمریکا و نیروهایش از عراق است .

 

۵.  در مورد انتخاب و واکنش ایران

 

بر اساس موارد بیان‌شده ، آمریکا با این اقدام جنایت‌بار خود، عملاً قواعد تعریف‌شده‌ی بازی را برهم زد و قواعد جدیدی را در بازی خود با ایران تعریف کرد. حال این ایران است که باید انتخاب کند که آیا به قواعد بازی آمریکا تن می‌دهد یا اساساً از شکل‌گیری چنین بازی جلوگیری می‌کند .

اگر تصمیم ایران در واکنش به این بازی جدید به هر شکل از سوی آمریکایی‌ها و جهان به‌عنوان کرنش، انفعال ، تسلیم و مذاکره تعبیر شود ، عملاً به معنای پذیرش قواعد بازی جدید آمریکا خواهد بود و تبعات تن دادن به این بازی در مرحله‌ی اول شامل موارد زیر است :

۱-   پیروزی منطق ترامپ بر منطق مخالفانش در آمریکا در نوع مواجهه با ایران ، تقویت ترامپ در آمریکا و شروع دوره‌ی جدیدی از سیاست ورزی ضد ایرانی در آمریکا و جهان

۲-   ادامه و توسعه‌ی روند ترورها و عملیات‌های نظامی آمریکا علیه ایران و منافع ایران در منطقه و داخل خاک ایران تحت قواعد بازی جدید پذیرفته‌شده از سوی ایران . طبق قواعد این بازی جدید، هر فرد ایرانی اعم از مسئولان، نظامیان، تجار و دیپلمات های ایران می تواند در لیست تروریسم آمریکا قرار گرفته در هر جای جهان مورد عملیات های تروریستی قرار گیرد.

۳- شکست اراده‌ها و انگیزه‌های گستره‌ی وسیع از نیروها و هواداران ایران چه در منطقه و چه در داخل ایران و از بین رفتن سرمایه ی اجتماعی و قدرت نرم ایران

و البته این ایران است که می‌تواند با انتخاب پاسخ قاطع و برهم زدن میز بازی جدید آمریکایی‌ها ، درسی به ترامپ  بدهد که به حول و قوه‌ی الهی آغازی باشد بر شکست و مفتضح شدن ترامپ در آمریکا که به‌عنوان مثالی در تاریخ آمریکا و مایه عبرتی برای همه‌ی بدخواهان ایران یاد شود: إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ.


انتهای پیام/
http://enghelab-news.ir/4301
نظرات شما